- کالیبره کردن
للمعايرة
معنی کالیبره کردن - جستجوی لغت در جدول جو
- کالیبره کردن
Calibrate
- کالیبره کردن
calibrer
- کالیبره کردن
kalibrować
- کالیبره کردن
校准
- کالیبره کردن
kalibrieren
- کالیبره کردن
معیاری کرنا
- کالیبره کردن
ক্যালিব্রেট করা
- کالیبره کردن
ปรับเทียบ
- کالیبره کردن
kupima
- کالیبره کردن
kalibre etmek
- کالیبره کردن
キャリブレーションする
- کالیبره کردن
לכייל
- کالیبره کردن
калибровать
- کالیبره کردن
보정하다
- کالیبره کردن
calibrar
- کالیبره کردن
मानक करना
- کالیبره کردن
kalibreren
- کالیبره کردن
calibrare
- کالیبره کردن
calibrar
- کالیبره کردن
калібрувати
- کالیبره کردن
mengkalibrasi
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سر گشته کردن شیدا ساختن: (ای طوطی عیسی نفس وی بلبل شیرین نوا هین زهره را کالیوه کن زان نغمه های جانفزا) (دیوان کبیر)